نورالزهرا

  • خانه 
  • #یاد رفتگان... #به قلم یک طلبه.... 
  • تماس  
  • ورود 

اول صبح...

شکر می گویم در ابتدای صبحی زمستانی
وقتی گوشه پرده اتاقم راکنار زدم ودانه های سفید برف را روی دامن هستی تماشاکردم… زمین رادیدم همچون عروسی که شال سفید بر سر کشیده وارام ارام دانه های نقل سفید برسر وروی این عروس زیبا نثار می شود…
وخداوند چه زیبا طبیعت را در پایان زمستان
به جشن باشکوه سرما وبرف فراخواند…
وشکوه وابهت خود را در هستی به نمایش گذاشت…
ومن در بهت این همه زیبایی را تماشا می کنم
وبی اختیار از اعماق وجودم به ذکر مشغول می شوم…
سبحان الله…
الحمدلله…
الله اکبر…

# به وقت مراقبه

16 اسفند 1402 توسط فخرالسادات ذبحي

آرام  آرام چراغهای شهر رو به خاموشی می روند…

وپلکهای شهر آماده خوابی عمیق وسنگین می شود…

و غوغا  وجنب وجوش انسان خودرا به سکون وبیهوشی

 می دهد…

وتاریکی وظلمت وخواب پرده برعالم می کشد…

درانتهای فصل تاریکی فانوس به دست کتابی را مرور

 می کنم وبادست دیگرم  آرام دانه های  تسبیح رابه

 سخن می آورم… 

نگاه کن باران می بارد …

انقدر شیرین است نامش…

که چشم حیا می کند ازشنیدن نامش ابر بهارنشود

واینک من وچشم ودست وزبانم همه باهم در انتهای شب

به وقت مراقبه رسیدیم…

دلم ارام شد…

کامم شیرین شد…

وقتی گفتم الهی العفو….

 نظر دهید »

واینک در انتها....

12 اسفند 1402 توسط فخرالسادات ذبحي

واینک  که درانتهای یک روز هستم

در اعماق سیاهی وظلمات وسکوت شب هنگام…

بنا بر وصیت وسفارش علما

سیر می کنم در افکارم…

درحرکات وسکناتم…

بر اندیشه ورفتارم…

ازصبح تاکنون

وتسبیحم را بدست روحم می دهم تا برابر قضاوت عقلم

برای همه انچه خطا رفته وگفته ام طلب امرزش ومغفرت

نمایم…

ومی اندیشم چه سخت می شود روزی که همه ذره ها در میزان

قرارگیرند…

 نظر دهید »

#اما امروز...

11 اسفند 1402 توسط فخرالسادات ذبحي

همان اول صبح به عشق مولایم از خانه بیرون رفتم

 ندبه خوان شدم این بقیه الله…

 این الحسن این الحسین…

تابم را ربود…

اشک امانم را ربود…

بعد از دعا،

موقع انجام تکلیف سیاسی میثاق وتجدید عهد

 باشهداست…

شهدا که عهدشان را با خونشان امضا نمودند…

ومردم که باعشق به شهدا آمدند ادای دین به انقلاب

کردند…

وفردا…

نوبت به منتخبین مردم است که پیمانهایشان با مردم

را فراموش نسازند…

که این پیمانها تنها پیمان با مردم نیست…

بلکه پیمان باخون شهداست…

شهدایی که پاره پاره شدند خون پاکشان برزمین ریخت

تا دین بماند اعتقاد مردم برباد نرود…

و ناموس شیعه…  

و ناموس شیعه… 

وناموس شیعه…

به خدا پناه می بریم…

از کوتاهی ها.‌.

 ازغفلت ها…

 نظر دهید »

درسکوت می نویسم...

10 اسفند 1402 توسط فخرالسادات ذبحي

مهربانم…

مولایم…

قرن هاست که انسان های عاشق داد زدند بی کسی خود را

ودر گوش تاریخ فریاد زدند تنهایی وجدایی از امامشان را…

وبا زبان سر وبا زبان دل گفته اند : ما بدون شما گمگشته 

 راه وسرگردان می شویم…

باهمه وجود شما را طلب می کنیم …

از خداوند شما را طلب می کنیم…

اما با نهایت شرمندگی هنوز هم آماده  پذیرایی از قدوم

سبزتان نیستیم…

مولای من ! تشنه ایم به مهر شما به نور هدایت شما به

 وجود پر ازعطوفت شما…

اقا نگاهمان کن…

به بی کسی ما…

به تنهایی وسرگردانی ما…

رحم کن…

اقا مهیای جهادمان کن…

که خسته ایم از این همه تکرار…

ازاین همه روز مرگی…

از خود خواهی وخودپرستی جدا یمان کن…

و دعایمان بر الهی هب کمال الانقطاع الیک

وانر ابصار قلوبنا بضیاء نظر ها الیک… را آمین بگو!

یامهدی  تشنه نگاه پدرانه شماهستیم که دست محبت

 برسرمان کشیدوبه راه مستقیم هدایتمان کنید…

وروحمان را سبکبال از همه الودگی ها کنید…

آمین یا رب العالمین…

 

 نظر دهید »

#و من هم طلبه شدم...

15 بهمن 1402 توسط فخرالسادات ذبحي

سالها پیش طلبگی را انتخاب کردم
هرچند خیلی درباره اون چیزی نمی دونستم
ابتدای نوجوانی بودم
هر روز بابی تازه از اخلاق ومعنویت در زندگیم باز میشد
که قبل ترها شاید انسی بااین مفاهیم نداشتم
دوران عجیبی بود
دوران طلبگی یه نوجوون…
چشمش به عوالمی گشوده ميشد که تا بحال درکش نکرده بود
انس با قران زیارت ادعیه مناجات وشبهای قدر
،مناجات روز عرفه دعاهای ام الداوود و..‌
هنوز طعم شیرین زیارت عاشوراهای حاج اقا میثمی امام جماعت مدرسه در ذهنم مانده
عجیب با معنویت وذکر ونماز مانوس شده بودم انگار مدرسه ای که درس طلبگی می خواندم برایم حکم مادر گرفته بود
نام مدرسه مامکتب الزهراسلام الله علیها بود
حس شیرین ان روزها بعد از گذشت سالهاهنوز آرامش
فوق العاده ای بهم میده
وبارها از صمیم قلب گفته ام خدا شکرت که طلبه شدم….

 نظر دهید »

چرا طلبگي؟

11 بهمن 1402 توسط فخرالسادات ذبحي
چرا طلبگي؟

شاید این روزها عادی شده باشد شنیدن حرف های عجیب،
پس بگذار من هم کمی عجیب حرف بزنم
اما حرف عجیب من چیزی است که ازاعماق دل می گویم
شاید باورش برای بعضی سخت باشد
که بگویم راههای زیادی رفتم اما آنچه دلم را آرام کرد فقط به همین راه ختم شد
در هر راهی گه قدم می گذاری همه. نشانه ها سمت وسوی دیگری رانشان می دهند
همه چیز در این عالم نشانه ای از اوست وهمه راه‌ها بسوی اوختم می شوند..
والله المصیر..
وتنها راهی که قدم گذاشتم وهمه نشانه هاسمت بالا رانشان گرفتندمسیر ،طلبگی بود
درمسیر طلبگی همه چیز بوی خدا می دهد وهرچیز‌غیر ازاین باشد بقول قدیمی ها
ازیک فرسخی هم معلوم است که بدلی است وهیچ ارزشی ندارد
طلبه که میشوی طعم شیرین اخلاق را تازه با تمام وجودت میفهمی ومعلوم می شود همه زندگی اخلاق است گذشت است ایثار است صبراست…
و دلم برایت بگوید ،طلبگی یعنی تجربه اخلاق معنویت عبودیت بندگی وهمه خوبی‌ها..
امیدوارم خواهرم بزودی در این سنگر ببینمت….

 نظر دهید »

یاد یار

11 بهمن 1402 توسط فخرالسادات ذبحي

🌼 #السلام_علیک_یاصاحب_الزمان

دلم آشفتـــــه وغم بی امان است
که غم ازدوری صاحب زمان است

سه شنبه شور و حالم فرق دارد
دلم مهمــــــان صحن جمکران است

🌼 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج

 نظر دهید »

نماز اول وقت

10 بهمن 1402 توسط فخرالسادات ذبحي
نماز اول وقت

حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

اگر کسی مقید باشد نمازها را اول وقت بخواند، به جایی که باید برسد، می‌رسد.
برگی از دفترآفتاب

 نظر دهید »

#داستانی تاثیرگذار در مورد زود قضاوت کردن

09 اسفند 1396 توسط فخرالسادات ذبحي

پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت :
یکی از سیب‌هاتو به من میدی ؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد
و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید !
سیمایش داد می‌زد که چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیب‌های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت :
بیا مامان !
این یکی، شیرین تره !
مادر، خشکش زد
چه اندیشه‌ای با ذهن خود کرده بود ..!

هر قدر هم که با تجربه باشید، بهتر است قضاوت خود را کمی به تأخیر بیاندازید و اجازه دهید طرف مقابل فرصتی برای توضیح داشته باشد.

در قرآن نیز قضاوت زودهنگام و قضاوت بر اساس حدس و گمان در مورد دیگران نکوهش شده است. در آیه‌ی ۱۲ سوره حجرات آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم»؛

ای کسانی که ایمان آورده‌اید از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید، همانا بعضی از گمان‌ها گناه است و از عیوب مردم تجسس نکنید و پشت سر یکدیگر غیبت ننمائید، آیا کسی از شما هست که دوست بدارد، گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ قطعاً از این کار کراهت دارید و از خدا پروا کنید همانا خداوند توبه‌پذیر مهربان است.

حدیثی از حضرت علی (ع) نیز در مورد قضاوت در مورد دیگران داریم که می‌فرمایند: «لَیسَ مِنَ العَدلِ القَضَاءُ عَلَی الثَّقَهِ بِالظَّنِّ.».

قضاوتی که با تکیه به ظن و گمان باشد، عادلانه نیست.
«نهج البلاغه، حکمت ۲۲۰»

فراموش نکنیم درفضاي مجازي براحتي در مورد عكس ونوشته ها ي منتشر شده درباره افراد:

زود قضاوت نکنیم !

 نظر دهید »

تصویر

19 اسفند 1395 توسط فخرالسادات ذبحي

جهت مشاهده فایل اینجا را کلیک کنید.

 نظر دهید »
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

نورالزهرا

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخلاقی
    • غیبت
  • اعتقادی
  • مناسبتی
  • مناسبتی

Random photo

چرا طلبگي؟

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

نورالزهرا

آمار

  • امروز: 7
  • دیروز: 6
  • 7 روز قبل: 18
  • 1 ماه قبل: 47
  • کل بازدیدها: 2737

کد ساعت

نیازمندیها

لیزر سبز

کد

عروس

تبلیغات اینترنتی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس